نسبت جامعه ایرانی با کتاب بسیار ناچیز است وبرای پی بردن به این واقعیت کافی است آمار جمعیت کشور را با شمارگان کتاب ها مقایسه کنیم ،وقتی تیراژ کتاب به سختی به دوهزار نسخه می رسد باید این واقعیت را قبول کرد که دایره منتسبین به کتاب  در جامعه 76 میلیونی ایران محدود به نویسنده ،مترجم ،ناشر ،مراکزفروش کتاب ،منتقدان ،خبرنگاران حوزه نشر و مسولان دولتی این بخش است.



اگر نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت رسانه در کشورداشته باشیم مشکلات و معضلات زیادی را خواهیم دید ،اماشاید بزرگترین مشکل رسانه های کشور، نبود شفافیت در درآمدهای آن ها باشد بخش زیادی از رسانه ها دولتی هستند


شفاف نبودن کسب وکار رسانه

03 February 2014 ساعت 14:02

اگر نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت رسانه در کشورداشته باشیم مشکلات و معضلات زیادی را خواهیم دید ،اماشاید بزرگترین مشکل رسانه های کشور، نبود شفافیت در درآمدهای آن ها باشد بخش زیادی از رسانه ها دولتی هستند

 

که آنها نیز بخش عمده هزینه هایشان را از درآمدهای غیر از درامد حاصل فروش و آگهی در می آورند بااین حال دیگر چه نیازی به فروش وجذب مخاطب دارند ؟ واین درحالی است که بخش دیگری از رسانه ها اعم از خبرگزاری ها ،سایت ها، هفته نامه ها وروزنامه ها (که تعدادشان کم نیست )غیر مستقیم و بیشتر اوقات  بصورت غیر رسمی به نهاد یا سازمان و مجموعه ای مرطبتند و بدیهی است که نمی توان انتظار شفافیتی در حوزه مالی از این گونه رسانه ها داشت وهمه این موارد عاملی می شود تااقتصاد رسانه در کشور ما متفاوت باشد تفاوتی که مهمترین آسیبش بی توجهی به مخاطب است و آسیب بعدی سخت شدن شرایط کار برای رسانه های مستقل وخصوصی است .

 

ادامه بحث بماند برای بعد

 

مجتبی اعتمادمقدم